ارائه قواعد جدید فقهی
هیچ اشکالی ندارد که ما امروز، قواعد جدیدی درست کنیم؛ مثلاً یک قاعده درست کنیم و بگوییم: سیب زمینی در اینجا، برای خرید و فروش، جزو مواد مکیل یا موزون است؛ یعنی باید هنگام خرید و فروش، آن را وزن کنید؛ اما دراروپا عددی است؛ یعنی باید مثل گردو، آن را بشماری. این یک قاعده موضوع شناسی می شود که هیچ کس هم تاکنون این را مطرح نکرده است.
یا می توانید بگویید: استفاده از کلاه در فلان زمان، خلاف مروت است و فسق می آورد و در فلان زمان، خلاف مروت نیست و فسق نمی آورد. هیچ اشکالی ندارد که انسان، اینها را بگوید؛ مثلاً بگوید فلان زمان، پوشیدنِ شلوار لی، عیب بود؛ ولی در این زمان عیب نیست. اینها یک قاعده فقهی می شود که فقط در موضوع شناسی کاربرد دارد؛ یعنی می شود در موضوع شناسی، یک قاعده درست بکنیم که در یک زمان، یک طور باشد و در یک زمان دیگر، طور دیگری باشد.
سؤال: لازم نیست قاعده، کلی باشد؟
جواب: بله؛ ولی کلی بر حسب متعلق آن است، نه اینکه در همه زمان و همه مکان باشد؛ مثلاً الان کلمه رجل، کلی است یا نه؟ رجل، کلی است. حالا رجل سید، کلی است یا جزئی؟ رجل سید روحانی، باز هم کلی است. رجل سید روحانی در قم؛ رجل سید روحانی در قم خیابان نیروگاه، هم کلی است. رجل، کلی بود، این هم شد کلی. کلی به این نیست که افراد زیاد یا کم داشته باشد. این ملاک نیست. باید متعلق آن را نگاه کنیم. ممکن است یک فرد بیشتر نداشته باشد و در عین حال هم کلی باشد.
ثمره عملی آن خیلی است. شما در قم باید بگویی سیب زمینی، وزنی است و فلان جا سیب زمینی، عددی است. حکم شرعی هم این است که هر جایی باید یک جور خرید و فروش کنی. نتیجه اش این می شود که مثلاً این جنس هایی که بسته بندی شده است، می شود بگویید اینها دیگر وزن کردن نمی خواهد و اگر همان جنس، بسته بندی نشده باشد، وزن می خواهد. اینها هم موضوع شناسی است.
سؤال: آیا می شود آنهایی را مطرح کرد که در موضوع شناسی دخیل اند؟
جواب: بله، می شود هر چیزی را بررسی کرد که قید یا شرط موضوع، یا مانع موضوع باشد؛ اینها همه موضوع شناسی است.